English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 144 (4947 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
antisubmarine search U عملیات تجسس ضد زیردریایی
antisubmarine search U کاوش ضد زیردریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
antisubmarine U ضد زیردریایی
antisubmarine U مخرب زیردریایی
antisubmarine screen U پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
antisubmarine support U پشتیبانی از عملیات ضدزیردریایی پشتیبانی ضدزیردریایی
antisubmarine barrier U مانع ضد زیردریایی
antisubmarine torpedo U اژدر ضد زیردریایی
antisubmarine action U مکانیسم ضد زیردریایی
antisubmarine action U عمل ضد زیردریایی
antisubmarine barrier U سد ضدزیردریایی
antisubmarine carrier group U ناو گروه هواپیمابر ضدزیردریایی
antisubmarine air escort U هواپیمای پاسور هوایی ضدزیردریایی
drone antisubmarine helicopter U هلی کوپتر بی خلبان ضدزیردریایی
search me <idiom> U نمی دونم ،ازکجا بدونم
to search after U بازرسی کردن
in search of U در جستجوی
in search of U بجستجوی
right of search U حق بازرسی کشتی در دریاها
to search after U کاوش کردن
to search after U تحقیق کردن
to search after U جستجو کردن
to search U جستجو کردن
to search U گشتن [جستجو کردن]
to search [for] [someone] U دنبال [کسی] گشتن [ برای مثال پلیس]
to search out U پیدا کردن
to search for anything U چیزیراجستجو کردن
to search for anything U پی چیزی گشتن
the search of U جستجوی چیزی
to search after U زیر و رو کردن
right of search U حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند
right of search U حق جستجو
search U جستجو کردن
search U جستجو برای یک موضوع داده
search U تکاپو بازرسی
search U شناسایی کردن
search U گشتن
search U بررسی وشناسایی زمین
search U جستجو
search U تجسس
search U بازرسی کردن
search U کاوش
search U تلاش
search U مراقبت کردن از زمین
search U کاوش کردن زمین
search U جستجوکردن
search U درو در عمق با اتش
search U تجسس کردن
search U تجسس تفتیش کردن وارسی کردن وارسی
search U جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
search U 1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
search U جستجویی که هر عنصریت
search U بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
search U جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
search U فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
search U بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
search U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
search U نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
search U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search U تفتیش
search sweeping U مین روبی ازمایشی
search string U رشته جستجو
search memory U حافظه جستجو
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
search light U نورافکن
search key کلید جستجو
search radar U رادار تجسسی
specific search U تجسس اختصاصی منطقه
search sweeping U مین روبی مراقبتی
specific search U شناسایی مخصوص
sector of search U منطقه مراقبت رادار
sector of search U منطقه کاوش
sequential search U جستجوی ترتیبی
visit and search U بازدید و تجسس کردن ناو
search result U نتیجه جستجو
search results U نتیجه های جستجو
search results U نتایج جستجو
search warrants U حکم تفتیش منزل
search warrant U اجازه تفتیش
search warrant U حکم تفتیش
search warrant U حکم بازرسی و ورود
search warrants U حکم بازرسی و ورود
search warrants U حکم تفتیش
search parties U گروه پیگرد
search parties U دستهی جستار گرد
search party U گروه پیگرد
search party U دستهی جستار گرد
body search U بازرسیبدنی
To search ones conscience . U کلاه خود را قا ضی کردن
exhaustive search U جستجو هر رکورد در پایگاه
search one's soul <idiom> U کنکاش کردن درمورد بی گناهی کسی
search warrants U اجازه تفتیش
sector of search U منطقه تجسس رادار
air search U مراقبت هوایی
blind search U جیستجوی بی نتیجه
chaining search U جستجوی زنجیرهای
cover search U جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
dichotomizing search U جستجوی دورستهای
dichotomizing search U روش جستجو سریع برای استفاده از لیست داده ها.
dichotomizing search U جستجوی دو حالته
dichotomizing search U جستجوی دوقسمتی
disjunctive search U جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند
binary search U جستجوی دودوئی
search warrant U حکم تفتیش منزل
area search U کاوش منطقه
area search U کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
air search U تجسس هوایی
area search U جستجوی ناحیه
area search U جستجوی دامنهای
area search U جستجوی ناحیهای
backward search U جستجوی پسرو
binary search U جستجوی دوتایی
search coil U پیچک کاشف
fibonacci search U جستجو فیبو ناجی
search and replace U جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن
search and clear U جستجو و پاک کردن دشمن
retrospective search U جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
search and replace U جستجو و جایگزینی
multifile search U جستجوی چند پروندهای
linear search U جستجوی خطی
search and rescue U عملیات تجسس و نجات
search and replace U خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
fibonacci search U جستجوی فیبوناچی
search cycle U چرخه جستجو
global search U جستجوی سراسری
search mission U ماموریت تجسس زمینی به وسیله هواپیما
intercepting search U کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
automatic search jammer U دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
global search and replace U جستجو و جایگزینی سراسری
search light illumination U روشن کردن منطقه با نورافکن
search light illumination U روشنایی با نورافکن
search attack unit U ناو گروه شکارزیردریایی
search attack unit U یکان تجسس و تک ضدزیردریایی
quadratic quotient search U الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
air search radar U رادارردیابهوایی
edit/search buttons U دکمهجستجوگر
edit/search buttons U اصلاحگر
track search keys U کلیدهایجستجویزمان
optimum tree search U جستجوی بهینه درخت
parallel search storage U انباره جستجوی موازی
case sensitive search U جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
total search result U مجموع نتیجه جستجو
HE has plenty of excuses who is in search of trick. <proverb> U ییله جو را بهانه بسیار است .
air search attack unit U تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
Recent search history Forum search
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1The below message appears under Search line
0chiropractor
0no matter te tailoring of the situation one goal remains at the end of every school search matching
0این متن را می خواهم در تحقیقم استفاده کنم اگر کمکم نماید ممنون می شوم
0این متن را می خواهم در تحقیقم استفاده کنم اگر کمکم نماید ممنون می شوم
0این متن را می خواهم در تحقیقم استفاده کنم اگر کمکم نماید ممنون می شوم
0این متن را می خواهم در تحقیقم استفاده کنم اگر کمکم نماید ممنون می شوم
0این متن را می خواهم در تحقیقم استفاده کنم اگر کمکم نماید ممنون می شوم
0این متن را می خواهم در تحقیقم استفاده کنم اگر کمکم نماید ممنون می شوم
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com